آموزشی

استفاده از سیگنال خرید و فروش تلگرام بر اساس ایده هوش جمعی

ترس و طمع دو احساس مخربی هستند که می‌توانند معامله‌گر را به سوی تصمیمات اشتباه سوق دهند. استفاده از استراتژی معاملاتی به جای نظرات شخصی، می‌تواند هیجانات لحظه‌ای ناشی از ترس و طمع را از چرخه تصمیم‌گیری‌ حذف کند. به همین دلیل است که توصیه می‌شود سرمایه‌گذاران به جای تکیه بر نظرات شخصی خود، از خروجی یک استراتژی مدون برای خرید و فروش سهام استفاده کنند. اما در این مورد نظر دیگری نیز وجود دارد، بدین ترتیب که اگر به جای “شخص” پای “اشخاص” در میان باشد، نتایج می‌تواند متفاوت باشد. عده‌ای اعتقاد دارند اگر به جای یک نفر، نظرات و تحلیل‌های گروهی از افراد مد نظر قرار بگیرد، سیگنال خرید و فروش دقیق‌تری صادر خواهد شد. این ایده، منجر به معرفی مفهومی به نام هوش جمعی در بورس شد که در این مقاله قصد داریم با آن آشنا شویم.

منظور از هوش جمعی چیست؟

به طور کلی زمانی که صحبت از هوش جمعی می‌شود، هدف پاسخ به این سوال است.

آیا امکان دارد عملکرد یا نظر گروهی از افراد با تنوع و تعداد کافی، از عملکرد یا نظر یک نفر متخصص، دقیق‌تر باشد؟

طرفداران نظریه هوش جمعی در بورس و حتی در عرصه‌های دیگر، به این سوال پاسخ مثبت داده‌اند. این افراد اعتقاد دارند که اگر یک گروه از افراد، به شرطی که دارای تعداد کافی بوده و از نظر شخصیتی، تخصص و دانش متنوع باشند، می‌توانند عملکرد بهتری را نسبت به افراد متخصص داشته باشند. به نظر این چنین گروهی از افراد، هوش جمعی گفته می‌شود.

ایده هوش جمعی از کجا نشات می‌گیرد؟

قطعا در طول تاریخ، مفهوم هوش جمعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بارها مورد استفاده قرار گرفته است. اما آغاز تئوریزه شدن مفهوم هوش جمعی، بر اساس آزمایش دانشمند انگلیسی فرانسیس گالتون بوده است.

این دانشمند از مردم یک روستا درخواست کرد که وزن یک گاو را صرفا با نگاه کردن به آن تخمین بزنند. حدود 800 نفر از جمعیت روستا در این آزمایش شرکت کردند، کسانی که به صورت کاملا تصادفی انتخاب شده و متشکل از افراد گوناگون روستا بودند. میانگین نظرات تمام 800 نفر روستا، وزن گاو را در حدود 1197 پوند تخمین زد، در حالی که وزن واقعی گاو از طریق وزن کردن آن روی ترازو، 1198 پوند به دست آمد.

نتایج این آزمایش نشان داد که پیش‌بینی گروهی مردم روستا دقت بالایی داشته و تقریبا مشابه وزن واقعی گاو بوده است. این در حالی بود که دقت دامداران و قصابان روستا که متخصصان امر به حساب می‌آمدند، از پیش‌بینی گروهی مردم پایین‌تر بود. آزمایش گالتون مبنایی شد برای تئوریزه کردن مفهوم هوش جمعی و کارکرد مثبت آن.

جیمز سورویکی، در کتابی با عنوان هوش جمعی، به پتانسیل این روش در زمینه‌های مختلف تاکید کرده است. او به مثال‌های تاریخی زیادی اشاره می‌کند که در آن‌ها ایده هوش جمعی به صورت امیدوارکننده کار کرده است. هم‌چنین باید به این نکته توجه داشت که در حال حاضر بسیاری از تصمیمات روزانه که بر اساس نتایج جستجوی گوگل گرفته می‌شوند، در حقیقت بر مبنای ایده هوش جمعی هستند. هم‌چنین نتایج انتخابات در سرتاسر دنیا نیز مثالی برای تاثیرگذاری هوش جمعی در زندگی امروز است. با این توضیحات، طبیعی است که مفهوم هوش جمعی در بورس و برای صدور سیگنال خرید و فروش نیز وارد شده باشد.

هوش جمعی و بازار بورس

کارایی مورد انتظار برای هوش جمعی در بورس مشخص است: قرار است نظرات گروهی از تحلیل‌گران مبنایی برای صدور سیگنال خرید و فروش باشد. کافی است نگاهی به کانال‌های بورسی تلگرام بزنید، در هر کانال یک تحلیل‌گر بر مبنای نظارت خود سیگنال خرید و فروش می‌دهد. اگر به این بستر از زاویه هوش جمعی نگاه شود، می‌توان سیگنال خرید و فروش دقیق‌تری را از برایند نظرات تحلیل‌گران مختلف به دست آورد.

آیا مفهوم هوش جمعی در بورس می‌تواند کارآمد باشد؟

همان طور قبلا اشاره شد، مثال‌های کافی برای عملکرد مثبت ایده هوش جمعی در زمینه‌های مختلف وجود دارد، اما در مورد بازار بورس شاید وضعیت کمی پیچیده‌تر باشد و دریافت سیگنال خرید و فروش بر مبنای نظرات تحلیل‌گران احتمالا به سادگی تخمین وزن یک گاو نیست. به طور کلی افراد درگیر در بورس دو دسته هستند:

  • تحلیل‌گران
  • فعالان عادی

به طور کلی ادغام زمینه‌های مختلف اقتصاد در بورس، پیش‌بینی آن را برای متخصصان این حوزه دشوار می‌سازد. به همین دلیل بسیار متداول است که تحلیل‌گران مختلف بر اساس اطلاعاتی یکسان، به تحلیل‌های متفاوتی برسند. در حالی که مزیت هوش جمعی مردم عادی این است که نظر هر فرد به تنهایی ارزشی ندارد، بلکه میانگین نرمال این نظرات است که به عنوان خروجی هوش جمعی مورد توجه قرار می‌گیرد، در حقیقت هوش جمعی تنها یک خروجی دارد. یعنی می‌توان تمام سیگنال خرید و فروش موجود در کانال‌های تلگرام را به صورت برایند و خلاصه مورد استفاده قرار داد.

تحلیل‌گرانی که در کارگزاری‌ها یا شرکت‌های فعال در بورس کار می‌کنند، ممکن است در حین ارائه تحلیل‌ها دچار تعارض منافع شرکت با نتیجه تحلیل خود بشوند. پدیده‌ای که در میان مردم عادی وجود ندارد، چرا که رابطه یا خاصی با هیچ یک از سهام بورس ندارند.

دسته اول معمولا بر مبنای تحلیل و استراتژی و دسته دوم که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر است، بر مبنای نظرات دیگران (مثلا متخصصان، تحلیل‌گران و یا اخبار و سیگنال‌های اینترنتی) به خرید و فروش سهام می‌پردازند. یافته‌های پژوهشگران این حوزه نشان می‌دهد که هوش جمعی هر دو دسته مذکور، روی تغییرات قیمت سهام تاثیرگذار هستند، اما ضریب تاثیر هوش جمعی مردم عادی بیشتر است. به همین دلیل بهتر است کمی به مقایسه این دو پرداخته شود.

1- هوش جمعی تحلیل‌گران حرفه‌ای

افرادی با تجربه و دانش بالا که معمولا در کارگزاری‌ها یا نهادهای مطلع بورس روابطی نیز دارند، در زمره تحلیل‌گران حرفه‌ای قرار می‌گیرند. تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که سرمایه‌گذاری‌های کوچک و بزرگ، هر دو از توصیه‌های تحلیل‌گران حرفه‌ای تاثیر می‌پذیرند، رفتار ناشی از هوش جمعی این دسته از افراد روی قیمت سهام موثر هستند.

2- هوش جمعی سرمایه‌گذاران عادی

این دسته را می‌توان گروهی متنوع و رندوم از مردمی عادی که در بازار بورس فعالیت می‌کنند در نظر گرفت، افرادی که اینترنت تبدیل به بستری برای اعلام نظرات آن‌ها شده است. در بازار بورس هم پلتفرم‌ها آنلاین فراوانی وجود دارد که سرمایه‌گذاران عادی می‌توانند در آن‌ها نظرات و تحلیل‌های خود را بیان کنند. سایت سهامیاب و بالاتر از آن کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی که توسط افراد عادی راه‌اندازی و اداره می‌شوند، از جمله این پلتفرم‌ها به شمار می‌آیند.

یافته‌های پژوهشگران زیادی نشان داده‌اند که نظرات و سیگنال خرید و فروش فعالان عادی در بستر شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند در پیش‌بینی روند و قیمت سهام موثر باشد. در حال حاضر صدها کانال تلگرامی با چندین هزار عضو وجود دارند که در حال ارائه سیگنال خرید و فروش هستند.

سیگنال خرید و فروش تلگرام هوش جمعی

عملکرد هوش جمعی در بازار بورس

برای بررسی کارآیی هوش جمعی در پیش‌بینی روند تغییرات قیمت سهام، پژوهش‌های متعددی انجام شده است. به عنوان نمونه در پژوهشی، پیشنهادات گروهی از تحلیل‌گران حرفه‌ای و افراد عادی در بازه زمانی سال 2015 تا 2019، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میان پیش‌بینی‌های هر دو گروه با روندی که قیمت در روزهای آینده طی کرده، مشابهت قابل قبولی وجود داشته است.

سبد سهامی که بر اساس سیگنال خرید و فروش افراد عادی جمع‌آوری شده بود، سود بیشتری در قیاس با سبد تشکیل شده بر اساس هوش جمعی متخصصان، برگرداند. این پژوهشگران در نتیجه‌گیری نهایی خود اعلام کردند که تهیه سبد سهام با در نظر گرفتن توامان هوش جمعی افراد عادی و متخصصان برای صدور سیگنال خرید و فروش، بازدهی بالاتری خواهد داشت.

در پژوهشی دیگر بیش از 10000 توصیه منتشر شده در بزرگترین پایگاه اینترنتی پیش‌بینی سهام در اروپا، حد فاصل سال 2007 تا 2011 جمع‌آوری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نیز نشان داد که  بازدهی سرمایه‌گذاری بر مبنای این 10000 توصیه بالاتر از سرمایه‌گذاری‌های انجام شده توسط متخصصان کارگزاری‌ها، بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری، است. این پژوهش نتیجه‌گیری کرد استفاده سرمایه‌گذاران از هوش جمعی در بورس بهتر از تحلیل متخصصان خواهد بود.

استفاده هوش جمعی در بورس تحت چه شرایطی می‌تواند موفق باشد؟

برای آن که صدور سیگنال خرید و فروش و پیش‌بینی روند قیمت سهام بر اساس هوش جمعی با دقت بالایی انجام شود، چهار شرط لازم است. در ادامه به هر کدام از آن‌ها پرداخته خواهد شد:

1- افراد باید از تنوع کافی برخوردار باشند

افرادی که برای نظرخواهی انتخاب می‌شوند باید در حد امکان دارای نظرات و پیش‌زمینه‌های متفاوت باشند تا حذف تعصب با بیشترین درصد ممکن انجام شود.

2- افراد باید با بازار بورس آشنایی داشته باشند

افرادی که در پیش‌بینی شرکت می‌کنند باید با قواعد و مفاهیم دنیای بورس آشنا باشند، چرا که سیگنال خرید و فروش آن‌ها باید مبتنی بر تحلیل و نظر شخصی باشد، نه شانس و احساس.

3- نظرات باید کاملا مستقل و بدون دخالت عامل خارجی باشند

شرط دوم برای عملکرد صحیح هوش جمعی در بورس آن است که باید مکانیزم نظرسنجی از تمامی افراد به گونه‌ای باشد تا هر شخص کاملا مستقل نظر دهد. یعنی سیگنال خرید و فروش هر فرد باید بدون تاثیرپذیری از نظر اکثریت باشد. چرا که اگر فرد تصور کند که اکثریت یا حتی عده‌ای از گروه عقیده خاصی دارند، ممکن است نظر اولیه خود را تغییر دهد. این پدیده باعث خدشه‌دار شدن نتیجه هوش جمعی می‌شود، چرا که ماهیت تصادفی را از بین می‌برد.

4- پیش‌بینی باید ضمانت عملی داشته باشد

شرط دیگر برای کارآیی روش هوش جمعی در بورس آن است که باید از افراد خواسته شود تا به صورت حقیقی یا حداقل فرضی، بر اساس سیگنال خرید و فروش خود معامله کنند. مثلا اگر فردی برای تحلیل سهم خودرو پیش‌بینی روند صعودی تا دو ماه آینده را کرده، باید اعلام کند که با این پیش‌بینی حاضر است چه مقدار از این سهم را با چه قیمتی خریداری کند. با این کار به نوعی فرد پیش‌بینی خود را ضمانت کرده و اعتبار نظر بالاتر خواهد رفت.

معایب استفاده از هوش جمعی در بورس چیست؟

همان طور که قابل پیش‌بینی بوده است، استفاده از سیگنال خرید و فروش بر مبنای هوش جمعی، مخالفانی نیز دارد. این مخالفان دلایل زیادی را بیان کرده‌اند، اما می‌توان گفت که تمام این دلایل زیر مجموعه یک مشکل اساسی هستند:

مخالفان هوش جمعی در بازار سرمایه معتقد هستند که افراد تحت نظرسنجی باید بر اساس پارامترهای بورسی پیش‌بینی خود را انجام دهند. در حالی که این مورد قابل کنترل نیست، ممکن است افرادی بر اساس عواملی غیر مرتبط با بورس پیش‌بینی کنند. عواملی که در بسیاری از مواد از جمله اشتباهات مخرب سرمایه‌گذاران بورسی هستند. این اشتباهات در مقاله اشتباهات رایج در طراحی استراتژی معاملاتی در بورس به تفصیل مورد بررسی قرار گرفتند.

کلام پایانی

در مقاله حاضر به بررسی ایده هوش جمعی در بورس و کاربرد آن برای دریافت سیگنال خرید و فروش پرداخته شد. با توجه به قدمت مباحثی مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی، تابلوخوانی، طراحی استراتژی و … در بورس، طبیعی است که ایده استفاده از سیگنال خرید و فروش بر اساس نظرات جمعی (مانند تحلیل‌های تلگرامی) به سرعت پذیرفته نشود. اما مطالعات علمی زیادی هستند که کارکرد این ایده را اثبات کرده و به علت همین پشتوانه علمی – تحقیقاتی، کاربرد هوش جمعی در معاملات بورسی رو به افزایش است.

در حال حاضر سامانه سهم‌تو مهم‌ترین استارتاپ ایرانی فعال در این زمینه است که مشغول آنالیز سیگنال خرید و فروش تحلیل‌گران تلگرامی و ارزیابی بازدهی آن‌ها می‌باشد.

پست‌های مرتبط :

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *