شاید این سوال که بورس ایران چه تفاوتهایی با بورسهای بزرگ دنیا دارد، به ذهن خیلی از سرمایهگذاران رسیده باشد. هنگامی که صحبت از مقایسه بورس ایران با آمریکا یا به طور کلیتر با بورسهای دنیا مطرح میشود، اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود، قوانین و سازوکار معاملاتی است. برای مثال همه میدانیم که پدیده دامنه نوسان مختص بورس ایران است، پس مفاهیم صفوف خرید و فروش در بازارهای جهانی دیده نمیشود. مفاهیم حجم مبنا و گره معاملاتی نیز همین شرایط را دارند. یا در یک مثال دیگر میتوان به فروش تعهدی اشاره کرد که در دنیا رایج بوده اما در بازار سرمایه ایران فعلا جایگاهی ندارد. اما شاید بهتر باشد به مقایسه بورس ایران و دنیا از منظری جدیتر و ریشهای نگاه کنیم، پس توصیه ما این است که در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
بورس ایران چه تفاوتهایی با بازارهای دنیا دارد؟
در ادامه مهمترین مواردی که تفاوت بورس ایران و دنیا را رقم میزنند را معرفی خواهیم کرد. اما قبل از آن جالب است بدانید که اکثر این تفاوتها به طور مستقیم یا غیر مستقیم، از دولت نشات میگیرند. نقش کلیدی دولت در حوزههای مختلف اقتصادی کشور از جمله بورس، تا حد زیادی تاثیرپذیری این بازارها از تصمیمات دولتی را غیر قابل اجتناب کرده است. با به یاد داشتن نقش کلیدی دویت در بازار سرمایه ایران، به بیان اختلافات اساسی میان بورس ایران و دنیا خواهیم پرداخت.
1- نقش دولت
گفته میشود که بورس ایران احتمالا تنها نمونه در سرتاسر دنیاست که در آن تعداد زیادی شرکت دولتی وجود دارد. اتفاقا همین شرکتهای دولتی هستند که جهتدهنده بازار بوده و کلیدیترین نقش را در تغییرات شاخص و حجم معاملات روزانه بازار بورس ایران ایفا میکنند. این مورد زمانی جدیتر میشود که این شرکتها معمولا تعهد بالایی به شفافیت ندارند، حداقل میتوان گفت که در شرایط خاص عملکردی معارض با شفافیت و نظارتی که ماهیت بورس است از خود نشان میدهند.
یک مثال بارز در این مورد، بسته شدن یکباره و هماهنگ اکثر سهمهای بزرگ دولتی در زمان ریزش شهریور سال جاری بود. هنگامی که سهمهای بزرگی مانند خودرو، خساپا، شپنا، شستا و چند سهم دیگر در اقدامی هماهنگ با چند افشای الف مشکوک، بسته شده و زمان دقیقی نیز برای بازگشایی آنها اعلام نشد. به همین دلیل این شائبه پیش آمد که دولت با هدف جلوگیری از سقوط بیشتر یا هر منظور دیگری که دقیق نمیتوان متوجه آن شد، سهام خود را بسته است، در حالی که سایر سهام بازار در حال نزول هستند.
علاوه بر این مورد بسیاری از کارشناسان معتقدند که بسیاری از صنایع بزرگ دولتی صنایع عملا گزارشهایی را منتشر میکنند که با برنامهها و مصوبههای آنها، تفاوت زیادی دارد. شائبه عدم شفافیت در گزارشهای ارائه شده، بیشتر در مورد پالایشگاهها، صنایع فولادی و خودروسازها مطرح است.
2- تاثیر رانت و اخبار داخلی
نمیتوان منکر شد که در تمام دنیا افرادی که مطلع و صاحب رانت هستند، از آن برای سودآوری در بورس استفاده میکنند. اما رویکرد صحبت ما در مورد نقش دولت و سازوکاری است که در آن عدم شفافیت سهام بزرگ، باعث باز شدن میدان برای رانت میشود. به دلیل ارائه نشدن اطلاعات کافی و مناسب توسط سهام بزرگ دولتی، سرمایهگذاران کلان به سمت کسب اطلاعات میدانی روی میآورند. یعنی این افراد که نفوذ یا روابط مناسبی دارند، از وضعیت شرکتها اطلاعاتی به دست میآورند که برای عموم در دسترس نیست. این افراد از اطلاعات درونی شرکتها به صورت غیررسمی استفاده کرده و به سودهای کلان دست مییابند. در حالی که سهامداران خرد از این قضیه متضرر میشوند.
باید این نکته را در نظر داشت که نمیتوان با اطمینان گفت که یک اتفاق خاص در بورس ایران، ناشی از رانت بوده یا خیر. اما مشکل همین است که چون نمیتوان این اطمینان را به دست آورد، بازار شائبهها داغ میشود. علت این که این اطمینا حاصل نمیشود، همان عدم شفافیتهای مقطعی است. برای مثال یکی از سهمهای بازار است که معمولا در زمان آغاز اصلاح شاخص بسته شده و همزمان با پایان اصلاح و صعود مجدد، باز میشود. این رفتار که چند مرتبه تکرار شده، شائبه استفاده این شرکت از رانت و اخبار دولتی را مطرح کرده است، شائبهای که به دلیل عدم ارائه توضیحات شفاف، قابلیت اعتبارسنجی ندارد.
3- تکمحصولی بودن بورس ایران
یک مورد مهم در مقایسه بورس ایران و دنیا همین تکمحصولی بودن است. تکمحصولی بودن بورس ایران، آن را از سایر بازارهای جهانی متمایز میکند. عمده معاملات در بورس ایران مربوط به سهام شرکتهاست و موارد دیگر مانند بورس کالا و انرژی، تاثیرگذاری قابل توجهی ندارند. در حالی که در بورس آمریکا به عنوان بزرگترین بورس دنیا، سهام فقط یک بخش از معاملات بازار است.
برای مثال بورس نیویورک، اوراق بهاداری به نام ریتس را برای خرید و فروش منتشر میکند که هدف آن ایجاد تحرک در بازار مسکن است. عرضه این اوراق موثر بود و برای مدتی باعث رونق بازار مسکن شد. در حالی که تا کنون در ایران، تصمیم یا طرحی برای ایجاد رونق در بازار راکد مسکن ایران، به کمک بازار بورس گرفته نشده است.در سایر بورسها علاوه سهام، انواع دیگر اوراق بهادار مانند سهام بینام، سهام ممتاز، اوراق قرضه دولتی و غیردولتی و … در حال خرید و فروش است. در حالی که بورس ایران آن قدر غرق در بازار سهام است که اگر شما قصد فعالیت در بورس کالا و … را داشته باشید، باید در انتخاب کارگزاری دقت داشته باشید. چرا که تمام کارگزاریهای بورس ایران خدمات غیر سهام را ارائه نمیدهند. لذا به سادگی میتوان مشاهده کرد که آنچه در ایران وجود دارد، شبیه بورسهای دیگر دنیا نیست.
در زمینه تکمحصولی بودن بورس ایران هم میتوان ردپای دولت را دید. در بودجه سال ۹۳، اجازه انتشار ۲۰ هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت به وزارتخانههای نیرو و مسکن داده شد تا از این طریق فعالیت گستردهتری در بورس داشته باشند. اما این وزارتخانهها عملا استقبال چندانی از این موضوع نکردند، گستردهسیتدززیدر در حالی که کشوری مانند آمریکا در دورهای که توانست از بحران مالی سال 2008 خارج شود، در مقطعی ماهانه ۸۵ میلیارد دلار اوراق قرضه به بازار تزریق میکرد.
4- پرداخت سود توسط شرکتها
مقایسه بورس ایران و دنیا بدون اشاره به موضوع پرداخت سود، شدنی نیست. نکته دیگر در زمینه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم است که در حال حاضر در مجلس در حال بررسی است اما متاسفانه بورس از این فرصت استفاده چندانی نکرده است. در بورسهای بزرگ دنیا، شرکتها تمایل دارند که سود را درون شرکت نگه دارند. این عمل باعث بخشودگی مالیاتی روی سود میشود که آورده آن برای افزایش سرمایه شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
اما در بورس تهران، نه تنها اکثر شرکتها سود نقدی پرداخت میکنند (این سود همان DPS است که در مقاله مفهوم EPS و DPS و کاربرد آنها معرفی شد)، بلکه مقدار بالای این پرداخت سود یک مزیت به حساب آمده و سرمایهگذاران را برای خرید سهام آن شرکت ترغیب میکند. تفاوت پرداخت سود نقدی به جای نگهداری آن در شرکت برای افزایش سرمایه، دقیقا مانند آن است که شما به جای سرمایهگذای برای آینده فرزندتان، صرفا برای او اسباب بازی بخرید!
5- شرکتهای تامین مالی
دیگر نکتهای که در مقایسه بورس ایران و دنیا مهم است، گردانندگان بازار در ایران است. گردانندگان بورس تهران، شرکتهای تامین مالی (یا تامین سرمایه) هستند. این شرکتها در حقیقت واسطههایی هستند که فعالیتهای متنوعی در بورس شامل کارگزاری، معاملهگری، بازارگردانی، سبدگردانی، مشاوره سرمایهگذاری، پذیرهنویسی و تعهد آن، ارزیابی ریسک مالی، افزایش سرمایه و … را انجام میدهند. از طرفی اگر شرکتی بخواهد در قالب عرضه اولیه وارد بورس شود، شرکت های تامین مالی تمام مراحل ثبت و اخذ مجوز را انجام میدهند.
اما بر خلاف بورس ایران، در سایر کشورها این بانکهای سرمایهگذاری هستند که این مسئولیتها را بر عهده دارند. ساختار و اساسنامه شرکتهای تامین مالی در ایران به کلی با آنچه در بانکهای سرمایهگذاری در دنیا وجود دارد، متفاوت است. عدهای از کارشناسان معتقدند که بهتر بود سازمان بورس ایران، ساختار بزرگترین بانکهای سرمایهگذاری دنیا مانند گلدمن ساکس را به جای شرکتهای تامین سرمایه، به عنوان الگو انتخاب میکرد.
سخن پایانی
در این مقاله تعدادی از موارد مهم برای مقایسه بورس ایران و دنیا را مطرح کردیم. مواردی که بیشتر از آن که مانند حجم مبنا و دامنه نوسان، به ساز و کار معاملاتی مربوط باشند، به ریشهها و رویکردهای اساسی بازار مرتبط هستند. شاید بتوان گفت که بورس تهران ناچار است قواعد بازی را بپذیرد. تغییر نقش دولت، افزایش شفافیت و نظارت، خروج از تکمحصولی بودن، تغییر سیاست پرداخت سود، اصلاح روشهای بازارگردانی و … از جمله مواردی هستند که در مقایسه بورس ایران و دنیا به چشم میخورند و احتمالا در آینده دور یا نزدیک باید منتظر اتخاذ رویکردهای جدیدی از طرف سازمان بورس در این حوزهها باشیم.