بازار بورس این روزها حال و روز خوشی ندارد و اغلب سهامها بیش از 50 درصد اصلاح قیمت داشتهاند، همین امر موجی از نگرانی را در بین سهامداران پدید آورده است لذا بر آن شدیم با یکی از تحلیلگران با سابقه بازار سرمایه و مدیرعامل کارگزاری صبا تامین، جناب آقای وحید حسن پور دبیر در خصوص چرایی وضع بازار و پیش بینی آینده بازار صحبت کنیم.
جناب آقای حسن پور، به نظر شما علت رشد سریع بورس در ماههای گذشته چه بوده است؟
با توجه به کاهش ارزش ریال در برابر دلار، مردم به دنبال این موضوع بودند که ارزش دارایی ریالی خود را در برابر دلار حفظ کنند. با توجه به سودهای نجومی و وسوسهانگیزی که از گوشه و کنار و به خصوص شبکههای اجتماعی به گوش میرسید، مردم شروع به تبدیل سرمایه خود به سهام کردند. ورود نقدینگی جدید به بازار که گاهی به 3 هزار میلیارد تومان در روز هم میرسید، موجب رشد سریع بازار شد. متاسفانه مردم بدون آگاهی، تجربه و آموزش وارد بازار سرمایه شدند و هر سهمی را که توسط آشنایان، مشاوران و حتی تحلیلگران مجازی معرفی میشد، خریداری میکردند.
در بعضی مواقع حتی ارزش ذاتی این سهمها پایینتر از قیمت تابلو بود، اما باز هم تقاضا برای خرید وجود داشت و به همین ترتیب جهشهای چند برابری را در این سهمها نیز شاهد بودیم. همین ورود هیجانی و بدون تحلیل نقدینگی، باعث رشد کاذب در بخش قابل توجهی از بازار شد.
چرا به یکباره بازار به این حال و روز افتاد؟ به نظر شما عوامل ریزش اخیر بورس چه بود؟
عامل صعود هیجانی بازار ورود نقدینگی بود، اما نکتهای که بسیاری از آن غافل بودند، این بود که نقدینگی جدید با رویکرد کوتاهمدت به بازار وارد شده بود. بسیاری از سهامداران جدید به دید بلندمدت به بازار نگاه نمیکردند و هدف آنها صرفا حفظ ارزش پول خود بود. این سهامداران آماده بودند تا با کوچکترین تلنگر یا ترسی، نقدینگی خود را از بازار بورس خارج کرده و به بازارهای موازی مانند مسکن یا ارز ببرند.
علت دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، فقدان انگیزه کافی برای سرمایهگذاری و توجیهناپذیری بعضی از قیمتها برای گروهی از فعالان بازار سرمایه بود. در شرایطی که حتی برخی از سهمهای بزرگ دولتی نیز ارزش ذاتی به مراتب پایینتری نسبت به قیمت تابلو داشتند، طبیعی بود که اقناع افراد برای ادامه سرمایهگذاری دشوار باشد.
همانطور که صعود بازار هیجانی بود، متاسفانه پس از آغاز ریزش شاهد همین هیجان در فروش بودیم. افزایش نرخ دلار قاعدتا باید باعث افزایش سود شرکتها و جذابیت نسبت قیمت به سود آنها برای خریداران میشد، اما متاسفانه به خاطر هیجان خروجی که به خصوص در اشخاص حقیقی تازه وارد وجود داشت، شاهد روند نزولی ادامهدار بازار بودیم.
تاثیر اتفاقاتی مانند افزایش نرخ بهره بانکی، تکذیب عرضه دارا دوم، الزام صندوقهای سرمایهگذاری برای فروش سهام و … را چقدر میدانید؟ آیا سناریو دستکاری برای ریزش را قبول دارید؟
به نظر بنده وقتی هیجان فروش در بازار حکمفرما شود، هر تصمیم جدیدی ممکن است از نگاه بازار غلط تشخیص داده شده و فشار فروش را مضاعف کند، حتی اگر اتخاذ تصمیم مذکور در آن مقطع زمانی درست بوده باشد. ممکن بود اگر تصمیمات دیگری به جز موارد مطرح شده در این سوال هم گرفته میشد، باز هم فشار فروش در بازار تشدید میشد.
این نکته که بازار به نقطهای بازار رسید که اتخاذ تصمیمات دیگر نیز احتمالا نمیتوانست مانع ریزش بازار شود، از نظر بنده درست است. اما در کنار آن معتقد هستم که این امکان وجود داشت که با مدیریت بهتر و محدود کردن خروج نقدینگی، شاهد چنین ریزش قدرتمندی نباشیم. با توجه این که ریزش اخیر در مدت زمان اندکی رخ داد، مسئولان امر نمیتوانستند زیرساخت لازم برای ورود پول جدید و ماندگاری آن در بازار را تامین کنند.
اگر از ریزش اخیر بگذریم، اتفاق خوبی که در ماههای گذشته برای بازار افتاد این بود که بورس به خانوادهها وارد شد و ادبیات بازار سرمایه جایگاه قابل توجهی در جامعه پیدا کرد. علی رغم ریزش اخیر، همچنان افرادی وجود دارند که بورس را برای سرمایه گذاری جذاب میبینند، به خصوص که ریزش اخیر میتواند تجربهای بزرگ برای تازهواردان باشد.
آیا در شرایط فعلی، بازارهای دیگر را برای سرمایهگذاری ترجیح نمیدهید؟
داستان ترس از ریزش در بازارهای موازی نیز وجود دارد همانطور که برخی از سهمها در بورس به محدودهای بالاتر از ارزش ذاتی خود رسیدند، میتوان گفت که قیمت مسکن و دلار نیز حباب دارد. ما فقط پنج بازار برای سرمایهگذاری داریم: طلا و سکه، ارز، سپرده بانکی، مسکن و بازار سرمایه. به نظر بنده بهتر است مردم بپذیرند که بخشی از سرمایه خود را در بازار بورس نگه دارند. بازار سرمایه به جز خرید و فروش سهام، میتواند شامل صندوقهای سرمایهگذاری باشد که قطعا نسبت به سپردههای بانکی بازدهی بالاتری دارد.
من شیوه صحیح سرمایهگذاری را فعالیت در بازارهای مختلف میدانم که طبق اصول مدیریت سرمایهگذاری، تصمیم درستی است. اما تبدیل داراییها از یک بازار به بازار دیگر را توصیه نمیکنم، چرا که هر بازار جایگاه خود را دارد. به خصوص در شرایط فعلی کشور و پس از ریزش اخیر، تبدیل سهام به داراییهای دیگر، به هیچ عنوان تصمیم صحیحی نیست. اگر سهام ارزندهای دارید، مطمئن باشید با صبر و تحمل به بازده مورد نظر خود خواهد رسید.
پیشرو بودن انتخابات آمریکا، چه تاثیری روی روند یک ماه آینده بورس دارد؟ نتیجه انتخابات چطور؟
انتخابات آمریکا نه تنها بازار ایران، بلکه تمام بازارهای جهانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به هر حال تغییر سیاستها روی قیمتهای جهانی، نرخ بهره بانکی، روابط سیاسی با دنیا و بسیاری از عرصههای دیگر موثر خواهد بود، پس بدیهی است که روی بازار سرمایه نیز تاثیر بگذارد. پیروزی هر یک از نامزدهای انتخابات آمریکا، متغیرهای کلان جدیدی برای اقتصاد ما تعریف میکند که میتوانند سناریوهای متفاوتی را برای بورس در پی داشته باشند. همین مساله یک عدم اطمینان را به وجود آورده است، عدم اطمینانی که عاملی منفی برای بازار است و موجب دور ماندن عدهای از بازار تا زمان تعیین تکلیف انتخابات آمریکا باشد.
با توجه به خروج نقدینگی در ریزش اخیر و ایجاد بیاعتمادی، پس از برگشت بازار استراتژی بلندمدت را پیشنهاد میدهید یا نوسانگیری؟
صرف نظر از شرایط، در اکثر مواقع بازدهی رویکرد میان مدت و بلندمدت است بالاتر از نوسانگیری است. اگر با توجه به متغیرهای پیش رو مانند تغییرات قیمتهای جهانی، قیمت ارز، انتخابات امریکا، سود بانکی و… سهام درست را در زمان درست انتخاب و خریداری کنید، سرمایه گذاری میانمدت بسیار جذابتر از نوسانگیری خواهد بود.
کدام صنایع در آینده پیشرو خواهند بود؟ پس از بازگشت بازار، جذابیت سهام کوچک بیشتر است یا سهام بزرگ؟
باتوجه به افزایش نرخ برابری دلار به ریال، به نظر میآید که در آینده صنایع صادرات محور پیشرو باشند. با توجه به این که شرکتهای صادرات محود عمدتا تولیدی هستند، پس علاوه بر صادرات برطرف کننده نیازهای داخل هم هستند، به همین از رکودی که ممکن است در بسیاری از بازارهای دیگر رخ دهد، در امان خواهند بود. بعد از صنایع صادرات محور، گروه بانکی و همچنین شرکتهای غذایی و دارویی که بنیاد مناسبی دارند را برای سرمایهگذاری میان مدت و طولانی مدت جذاب میبینم.
پیشبینی شما از زمان بازگشت بازار چیست؟ چه اقداماتی برای بازگشت بازار نیاز است؟
قطعا اعلام زمان دقیق برگشت کامل و پایدار بازار شدنی نیست، اما مهمترین نکته برای برگشت، کاهش ابهامات در بازار است. دیگر پارامتر مهم نرخ سود بانکی است که عملا مهمترین رقیب بازار بورس برای سرمایهگذاری است. خیال سرمایهگذار باید از این موضوع که خرید سهام نسبت به سود بانکی درآمد بالاتری عاید او خواهد کرد، راحت شود، در حال حاضر این اطمینان در میان بسیاری از سهامداران وجود ندارد. به نظر من با توجه به این ابهامات و زمانی که برای رفع آنها و نیز کسب اعتماد مجدد مردم لازم است و همچنین نتیجه انتخابات آمریکا، احتمالا شرایط مساعد از اوایل آذر ماه به بازار باز خواهد گشت. اما به نظر میآید پس از ریزش اخیر، تا سه یا چهار ماه این نوع ابهامات در بورس وجود داشته باشد.
یک نکته مهم دیگر هم وجود دارد، من اعتقاد دارم که به طور کلی بازار سرمایه را نمیتوان با محدودیتهای تصنعی کنترل کرد، باید اجازه داد تا بازار با روند طبیعی خود به تعادل برسد و در کنار آن اتخاذ تصمیمات حمایتی و مقطعی میتواند موثر باشد. به عنوان مثال باز کردن دامنه نوسان و افزایش حجم مبنا برای سهمهای بزرگ به صورت موقتی، میتواند سرعت تعادل بازار را بالا ببرد.
آیا بورس ایران قابل تحلیل است؟ کارآیی تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس ایران را چقدر میدانید؟
قطعا سهمهایی که در بازار بورس پذیرش شدهاند، قابلیت تحلیل دارند. تحلیل و ارزشگذاری سهم به روش بنیادی و همچنین استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی قیمت، روشهایی علمی و ثابت شده هستند که در کتابهای مالی معتبر ارائه شدهاند.
اما در کنار تحلیل باید به این نکته توجه داشت که همیشه موضوع عرضه و تقاضا، حرف اول را در بازار میزند. این امکان وجود دارد که عرضه و تقاضا کاذب و فریبکارانه و به منظور دستکاری قیمت باشد، همچنین ورود و خروج نقدینگی هم میتواند روندساز باشد. اینها عواملی هستند که میتوانند سبب تغییر قیمت و ایجاد روندهای نزولی شوند، اما به این معنی نیست که بازار قابل تحلیل نیست، بلکه نشان میدهد که این عوامل هم باید در تحلیل لحاظ شوند. به اعتقاد بنده بازار سرمایه ایران قابل تحلیل هست، ولی مسئله مهمتر این هست که شما باید تجربه خوبی در بازار داشته و با جریان نقدینگی، سابقه شرکت و رفتار سهامداران عمده آشنا باشید.
توصیه آخر؟
اگر بخواهیم توصیهای به سهامداران داشته باشم این هست که اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت را دارند، در بازار بمانند و بخشی از پرتفوی خود که در زیان هست را به سمت نهادهای مالی که سازمان بورس به آنها مجوز داده، مانند سبدگردانها و صندوقهای سرمایهگذاری ببرند. بازار بورس بازاری بلندمدت است و در مقاطع مختلف با سود و زیان همراه خواهد بود. هیچ کس نمیتواند تمام سودهای بازار را شناسایی کند یا در پایینترین قیمتها بخرد و در بالاترینها بفروشد. در حال حاضر اغلب سهامداران در ضرر هستند و یا حداقل سودی نمیکنند، در حالی که در ماههای گذشته در حال سودآوری بودند و در آینده هم مجدد به سود خواهند رسید.